دکتری مدیریت قراردادهای بینالمللی نفت وگاز، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایران.
چکیده
نقش مردم در اقتصاد مقاومتی بسیار برجسته است. اولین سیاست کلان اقتصاد مقاومتی به فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و عملی کشور اختصاص دارد. در این بند از سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی، بهصورت خاص بر حداکثررسانی مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی تأکید شده است. اساساً نمیتوان اقتصاد مقاومتی را بدون مردم و نقشآفرینی آنان متصور بود. در این مقاله به روش توصیفی، چارچوب مفهومی مردممحوری جهت عملیاتیشدن سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی تبیین شده است. در اقتصاد مقاومتی مردم از یک سو، موضوع سیاستهای اقتصادی مربوطه هستند و اثر اقدامات اقتصادی بهصورت خاص به ایشان میرسد و از سوی دیگر، باید بهصورت فعالانه در اقتصاد مقاومتی نقشآفرینی نموده و زمینههای بروز اهداف آن و بهرهمندی از برکات آنرا فراهم نمایند؛ لذا دو نقش مردم مقاوم و مردم مقاومساز در اقتصاد مقاومتی برای مردم وجود دارد. در بُعد اول که به تقویت مردم در سطح فردی توجه دارد، به سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز بهصورت خاص توجه ویژهای داشته است. مردم تا خود به سطح قابل قبولی از امنیت و آسایش اقتصادی نرسیدهاند، بدیهی است که نتوانند نقشآفرینی مناسبی در سطح کلان و اقتصاد ملی داشته باشند. این مردم مقاوم باید به نقشآفرینی اقتصادی در اقتصاد ملی و به حرکت درآوردن اقتصاد کشور اقدام نمایند. این بعد که اهمیت آن چند برابر بعد اول است، به مردم مقاومساز تعبیر شده است. مردم مقاوم با انگیزش نسبت به طرحها و برنامههای اقتصادی و بروز اراده خود در حمایت از آنها، در جهت اهداف اقتصاد مقاومتی حرکت مینمایند.