دانشآموخته حوزه علمیه و طلبه سطح خارج قم مقدسه، قم، ایران.
چکیده
امروزه اندیشمندان نحلههای مختلف در پی آنند تا با تولید نظریات جدید، اقتصاد فروپاشیشده را احیا کنند. قرآن کتابی جاودانه است که ضمن پاسخ به پرسشهای روز بشری، مصون از هر خطا و اشتباهی است؛ لذا لازم است تا بار دیگر به قرآن مراجعه کرده و نظر او در مورد اقتصاد مطلوب را جویا شویم. نگارنده در تلاش است تا با روش تحلیلی اجتهادی قرآنمحور، الگوی اقتصاد قرآنی را استنباط نماید. بهنظر میرسد خطوط اصلی اقتصاد قرآنی عبارت است از:
انفاق مردمی در جهت رفع نیازهای نهادهای مردمی با اولویت تقویت پیوندهای رحمی ـ ولایی
سالمسازی فضای عمومی اقتصادی
کنترل و مدیریت فاصله طبقاتی و مصارف عمومی توسط حاکمیت
از میان موارد فوق، محوریت با مورد اول است. اقتصاد قرآنی، انفاقپایه و در ساختاری با محوریت شبکههای خویشاوندی میباشد که در یک کلام میتوان از آن بهعنوان اقتصاد مردمی نام برد. در این الگو، تعاملات مالی بهجای کسب سود هرچه بیشتر با هدف قرب الهی انجام شده و هر فردی از لایههای حمایتی مختلفی از خویشان و نزدیکان تا حاکمیت بهره میبرد که در هنگام ضرورت، وظیفه تأمین اجتماعی او را برعهده دارند. این لایههای حمایتی همچنین سالمسازی فضای اقتصاد را نیز برعهده دارند.حاکمیت نیز در کنار تأمین مالی از جانب مردم، ضمن تأمین افرادی که به لایه حمایتی حاکمیت رسیدهاند به مدیریت فاصله طبقاتی پرداخته و با توجه به جایگاه تشریعی خود، در محور دوم نیز نقشی مهم ایفا میکند.