1
دکتری سیاستگذاری عمومی، دانشکده اقتصاد، مدیریت و مهندسی پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایران.
2
دانشیار، دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایران.
چکیده
در گذشته منابع طبیعی، نقش کلیدی در توانمندی اقتصاد داشت و بعدها سرمایه که توان گردآوری منابع را داشت محوریت یافت. هرج و مرج ناشی از اندیشه سرمایهداری، ضرورت هرچه بیشتر دخالت حکومت در تنظیم اقتصاد سرمایهداری را محسوس ساخت و بهتدریج سوسیالیستها و مارکسیسمها ظهور کردند. در دهههای اخیر به ضرورت کاهش نقش دولت و بازتولید نقش انسان در توسعه و مردمسالاری اقتصادی توجه ویژهای شده است. اما نگاهی که معارف اسلامی به مردمسالاری اقتصادی دارد، تصویری جدید از این مفهوم را بهدست میدهد که باید بتوان با تبیین صحیح، وجه تمایز آنرا با سایر اندیشههای مردمسالارانه تشریح کرد. در گذشته تلاشهایی برای احصای اصول اقتصاد مردمی صورت گرفته؛ ولی از منظر نگارندگان، بهمنظور تشریح تمایزات و تأکید بر وجه تعالی این نظام نسبت به نظامهای مشابه، نیاز به جرح و تعدیل دارند. این تحقیق در پی آن است علاوهبر تکمیل اصول اقتصاد مردمی، به تبیین و تعدیل اصول پیشین بپردازد. بدینترتیب با بهرهگیری از روش تحلیل مضمون و رجوع به منابع و مبانی اسلامی، با جستوجوی کلیدواژههای مردم، مشارکت، اقتصاد، تعاون و ... در متن آیات، روایات، نظرات علما و اسلامشناسان معاصر، کدها و مضامین موردنظر استخراج ، سپس با سازماندهی مضامین اصلی و فرعی، شبکه مضامین تحقیق ارائه شده است. براساس یافتهها که در قالب یک مدل مفهومی نمایش داده شده، اصول تکمیلیِ اقتصاد مردمی عبارتند از: توحیدمحوری و اسلاممحوری بهمنظور نیل به سعادت انسانی، تشکیکیبودن مشارکت و عقلانیت متعالی، آگاهانه و داوطلبانهبودن مشارکت، مردمی (متکی بر مردم)، تولید جهادی مبتنیبر نوآوری اجتماعی، فرصتآفرینی عادلانه و شایستهمحور، دوام و قوام اجتماعی، منطق تعاون ـ مسابقه، توزیعشدگی، استواری و اختلالناپذیری و مالکیت مختلط. علاوهبر این، براساس مصاحبههایی با خبرگان و ذینفعان مختلف و تحلیل محتوای کیفی جهتدار، دستهها و مقولات مرتبط استخراج شده و درنهایت راهکارهای تضمین و تحقق هر اصل مشخص شده است.